یکی از جوانان طلایی جام تختی، محمدرضا آذرشکیب بود که چند سالی است زیر سایه فردین معصومی مجالی برای پوشیدن دوبنده تیمملی پیدا نکرده است. آذرشکیب با فیزیکی استثنایی و با پشتوانه 2مدال نقره جوانان جهان، 195سانتیمتر قد و 22 سال سن به اعتقاد کارشناسان کشتی از موقعیتی عالی برای تبدیلشدن به یک ستاره بزرگ در کشتی جهان برخوردار است؛ همانگونه که بلال ماخوف روسی، حریف او در فینال مسابقات جهانی جوانان در گواتمالا به لطف حضور مستمر بینالمللی و پشتخطنماندن بیش از اندازه، خیلی زودتر از آنچه پیشبینی میشد توانست مرد اول سنگینوزن کشتی جهان شود. با خواندن این گفتوگو با این ستاره جوان کشتی بیشتر آشنا میشوید.
- با وجود کشتیهای بسیار خوب تا قبل از راهیابی به فینال، در پیکار با کمیل قاسمی به مشکل خوردی و آن کشتیگیر قبراق همیشگی نبودی؛ دلیل خاصی داشت؟
من صبح 3 کشتی خوب گرفته بودم اما در مصاف با پرویز هادی از ناحیه کتف آسیب دیدم و به همین دلیل در فینال که عصر همان روز برگزار شد نتوانستم در مقابل کمیل قاسمی همه قابلیتهای خود را آنطور که دلم میخواست بروز دهم و همانند کشتیهای صبح بدرخشم. البته این نکته را هم اضافه کنم که من برای حضور در تورنمنت جام تختی چندان آماده نبودم و بعد از پایان لیگ تنها با 40درصد آمادگی بدنی طی 10روز تمرین زیر نظر جمشیدی- مربیام- در کرج توانستم کمی کار قدرتی و سرعتی انجام دهم و اگر بعد از لیگ فرصت بیشتری داشتم مطمئن باشید بهتر از این ظاهر میشدم. من به احترام مردم، آقا تختی و فدراسیون و کادر فنی تیم ملی به میدان رفتم و مثل برخیها خستگی را بهانه نکردم!
- طبیعی است از کسی که 2ماه پیش مقابل قهرمانان برجسته و صاحب عنوان جهانی در باکو پیروز شده بود انتظار بیشتری میرفت.
در خارج از کشور حریفان فقط به کشتیگرفتن فکر میکنند و همین شرایط بهتری را فراهم میکند تا من و آقای معصومی راحتتر کشتی بگیریم. متأسفانه در ایران رقبای جوان ما با کشتیهای دفاعی فقط به نباختن میاندیشند و کار بهمراتب از مسابقات خارجی سختتر است.
- طبیعی بود که مربیان تیم ملی و غلامرضا محمدی با توجه به درخشش شما در باکو توقع بیشتری از آذرشکیب (در غیاب فردین معصومی) در این رقابتها داشته باشند.
البته من همه تلاشم در یک سال اخیر این بوده که بتوانم به نوعی جواب اعتماد مربیان تیم ملی را بهدلیل شرکتدادنم در چند رویداد بینالمللی بدهم؛ بهخصوص که در مسابقات آسیایی هندوستان داوران مرا مقابل موتالیموف قزاق بازاندند و من به جای مدال طلا، برنز گرفتم؛ هرچند چند هفته بعد در مسابقات جام حیدرعلیاف در باکو انتقام سختی از موتالیموف گرفتم. فکر میکنم مربیان عزیز فقط از عملکردم در فینال راضی نبوده باشند که در همین گفتوگو قول میدهم که بتوانم با خلق شگفتی و کشتیهای خوب رضایت آنان را در جامجهانی ماخاچکالا جلب کنم.
- نبود معصومی مهمترین حریف داخلیات تا چه حد انگیزهات را برای قهرمانشدن افزایش داده بود؟
نبودنش، برعکس انگیزههای مرا کاهش داده بود، چرا که از 3هفته پیش میدانستم او قصد شرکت در این مسابقات را ندارد و به همین دلیل من هم آنطورکه باید و شاید تمرینات را جدی نگرفتم وگرنه تلاش میکردم که خود را به اوج آمادگی برسانم.
- در غیاب این حریف سرشناس در مصاف با کدامیک از حریفان داخلی بیشتر به دردسر افتادی؟
برعکس آنچه همه فکر میکنند که قاسمی برایم حریف دشواری بوده من خودم نظرم این است که هادی مرا بیشتر از همه آزار داد و او باعث شد تا بهدلیل تقلای بیشتر برای کسب پیروزی از ناحیه کتف مصدوم شوم و در دیدار با قاسمی نتوانم آنگونه که همه انتظار داشتند کشتی بگیرم.
- با وجود پیروزیهای قابل توجهی که در مسابقات آزاد جمهوری آذربایجان داشتی حضور شما و چند کشتیگیر دیگر بسیار جنجالبرانگیز شد و کمتر روی بردهای بزرگت مقابل رودریگرز کوبایی و عیسییف مانور داده شد.
همینطور است؛ متأسفانه در ایران همیشه روی حاشیهها بیشتر مانور داده میشود تا خود متن. من با اجازه فدراسیون در آن مسابقات حاضر شده بودم و آنقدر به این آب و خاک پرگهر علاقه دارم که هرگز و در هیچ شرایطی هیچ جای دنیا را به ایران ترجیح نخواهم داد. حضور در آن مسابقات برای من بسیار مهم بود که تواناییها خود را در پیکار با چهرههای مطرح سنگینوزن جهان بسنجم و بتوانم با ارزیابی بهتری بهدنبال دوبنده تیمملی ایران در مسابقات آسیایی تاشکند و جهانی استانبول باشم.
- برای رسیدن به این هدف، حریف بزرگی چون فردین معصومی را در پیش داری؛ فکر میکنی بتوانی او را در مسابقات انتخابی تیم ملی مغلوب کنی؟
من مصمم به پوشیدن دوبنده تیم ملی هستم و با همه احترامی که برای آقای معصومی قائل هستم و او را یک پهلوان به تمام معنا میدانم، میخواهم سنتشکنی کنم و با راهیابی به مسابقات آسیایی و جهانی جواب محبت تمام کسانی را که برایم در این سالها زحمت کشیدهاند بدهم. بنویسید سال90، سال درخشش آذرشکیب خواهد بود و او همه را از قدرتش شگفتزده خواهد کرد. دیگر از پشتخطنشینی خسته شدهام و کاسه صبرم لبریز شده و میخواهم زنگ خطر را برای همه سنگینوزنها به صدا درآورم.
- تاکنون چند بار با معصومی کشتی گرفتهای؟
2بار با معصومی کشتی گرفتهام که هر 2بار زیر20سال داشتهام و فاقد تجربه کنونی و آخرین کشتی بین من و او مربوط به 2 یا 3 سال پیش میشود.
- شما امسال درحالی که میتوانستی با حضور در تیمی غیر از نفت فرصت کشتیگرفتن با معصومی را در لیگ داشته باشی این فرصت را از دست دادی؛ فکر نمیکنی که در انتخاب خود دچار اشتباه شدی؟
من واقعا غلامرضا محمدی و کاوه را دوست دارم (نه اینکه فکرکنید چون آنها مربی تیم ملی هستند این حرف را میزنم) به همین دلیل با توجه به نزدیکی کرج با تهران، نفت را به سایر تیمها ترجیح دادم و البته این توضیح را نیز بدهم که من بهدلیل حضور در
جمهوری آذربایجان نمیدانستم که معصومی هم به تیم نفت پیوسته است.
- طبیعی بود که با بودن معصومی در جریان لیگ، کشتی کمتری به آذرشکیب برسد و نتیجه هم آن شد که یک شکست غافلگیرانه هم در این بین نصیبت شد.
من روی یک حادثه و کشتی بحثانگیز مغلوب محسن رضایی شدم که در دیدار برگشت همین حریف را 5 بر صفر بردم و به تمام حرفوحدیثها خاتمه دادم.
- بین سنگینوزنهای جوان کنونی کدامیک را باآتیهتر از بقیه میبینی؟
صادق جابرزاده که هماکنون زیر نظر علیرضا رضایی نایبقهرمان المپیک آتن در حال تمرینکردن است. بعد از من و معصومی او بدون تردید یک سنگینوزن ایدهآل برای تیم ملی بزرگسالان خواهد شد.
- شما چقدر از تجربیات علیرضا رضایی برای موفقشدن کمک گرفتهای؟
من بیشتر با علیرضا حیدری مشورت میکنم و فقط یک کفش کشتی یادگاری از آقای رضایی گرفتهام که به او قول دادهام تا کسب دوبنده تیمملی و رفتن روی همان سکویی که او روی آن ظاهر شده آن را برای خودم حفظ کنم.